
مربای توت فرنگی
۲ روز پیش
پادشاهی بود به نام شهریار٬ یک روز متوجه شد که زنش به او خیانت کرده است و از خشم زیاد دستور داد تا زنش را اعدام کنند. اما این درد به قدری عمیق بود که از تمام زن ها نفرت پیدا کرد.
برای همین دستور داد هر شب دختری برایش بیاورند تا با او ازدواج کند و شب را با حضور او سپری کند . اما متاسفانه صبح که میشد دختر هارا اعدام میکرد تا هیچ دختری فرصت خیانت نداشته باشد.
یک روز دختری باهوش به نام شهرزاد تصمیم گرفت با شاه ازدواج کند...
تدارکات ازدواج فراهم گردید وشب فرا رسید..شهرزاد در شب شروع کرد برای شاه ،داستان تعریف کردن٬ صبح که شد شهرزاد داستان را نیمه کاره و دقیقا در نقطهی حساسش رها نمود.
شاه هم که کنجکاو بود ادامه داستان را بشنود دستور داد شهرزاد را اعدام نکنند..
این روند ۱۰۰۱ شب ادامه داشت و شهرزاد دل شاه را بدست آورد و بی اعتمادیش نسبت به زنان را از بین برد..
شهریار و شهرزاد در نهایت آرامش باهم زندگی کردند و صاحب سه فرزند شدند٬ کتاب هزار و یک شب.. برگرفته از داستان هایی است که شهرزاد برای شهریار تعریف کرد و دل مردش راچنین مسحور خود نمود.
شهریارها وشهرزادها اکنون وجود ندارند اما کتابهای خوب همیشه هستند.کتاب بخوانیم ..کتابهای خوووب
و
من به عنوان یک زن ،
نمیگویم که میز آرایش نداشته باشی ،
امامیگویم حداقل ازمیز تحریرت بزرگتر نباشد !
نمیگویم لوازم آرایش نخر،
اما میگویم حداقل کتاب هم بخر
من نمیگویم دل نبند ، عاشق نشو ، به خاطر عشقت فداکاری نکن ،
بلکه میگویم عاشق خوب کسی شو به کسی دل ببند که عشق را
این صمیمت روحانی
راخوب بفهمد و بشناسد
نمیگویم هرماه رنگ موهایت رابه روز نکن ، اما یادت نرود ، دانشت راهم به روز کنی ،
مقاله بخوانی و بدانی در دنیا چه میگذرد .
من نمیگویم کمدت پراز لباسهای رنگارنگ نباشد ،
اما میگویم گاهی برای خودت وکتابخانه ات کتابهای خوب بخر .
نگذار ابزارها را مثل اسباب بازیهای کودکی اطرافت بریزند، تا سرت گرم شود
و نفهمی در جهان چه میگذرد .
اصلا هرکاری خواستی بکن ،
اما ، اندیشه ات را نفروش ،
برای خودت اندیشه داشته باش!
سمانه_جهابخش
🌱🌸🌱🌸🌱
قربان محبت نگاهتون که اینجایید..♥️
سلوی هم کنار شماست ..تو قلبای قرمز پایین هنراتون..🌹🌹
برای همین دستور داد هر شب دختری برایش بیاورند تا با او ازدواج کند و شب را با حضور او سپری کند . اما متاسفانه صبح که میشد دختر هارا اعدام میکرد تا هیچ دختری فرصت خیانت نداشته باشد.
یک روز دختری باهوش به نام شهرزاد تصمیم گرفت با شاه ازدواج کند...
تدارکات ازدواج فراهم گردید وشب فرا رسید..شهرزاد در شب شروع کرد برای شاه ،داستان تعریف کردن٬ صبح که شد شهرزاد داستان را نیمه کاره و دقیقا در نقطهی حساسش رها نمود.
شاه هم که کنجکاو بود ادامه داستان را بشنود دستور داد شهرزاد را اعدام نکنند..
این روند ۱۰۰۱ شب ادامه داشت و شهرزاد دل شاه را بدست آورد و بی اعتمادیش نسبت به زنان را از بین برد..
شهریار و شهرزاد در نهایت آرامش باهم زندگی کردند و صاحب سه فرزند شدند٬ کتاب هزار و یک شب.. برگرفته از داستان هایی است که شهرزاد برای شهریار تعریف کرد و دل مردش راچنین مسحور خود نمود.
شهریارها وشهرزادها اکنون وجود ندارند اما کتابهای خوب همیشه هستند.کتاب بخوانیم ..کتابهای خوووب
و
من به عنوان یک زن ،
نمیگویم که میز آرایش نداشته باشی ،
امامیگویم حداقل ازمیز تحریرت بزرگتر نباشد !
نمیگویم لوازم آرایش نخر،
اما میگویم حداقل کتاب هم بخر
من نمیگویم دل نبند ، عاشق نشو ، به خاطر عشقت فداکاری نکن ،
بلکه میگویم عاشق خوب کسی شو به کسی دل ببند که عشق را
این صمیمت روحانی
راخوب بفهمد و بشناسد
نمیگویم هرماه رنگ موهایت رابه روز نکن ، اما یادت نرود ، دانشت راهم به روز کنی ،
مقاله بخوانی و بدانی در دنیا چه میگذرد .
من نمیگویم کمدت پراز لباسهای رنگارنگ نباشد ،
اما میگویم گاهی برای خودت وکتابخانه ات کتابهای خوب بخر .
نگذار ابزارها را مثل اسباب بازیهای کودکی اطرافت بریزند، تا سرت گرم شود
و نفهمی در جهان چه میگذرد .
اصلا هرکاری خواستی بکن ،
اما ، اندیشه ات را نفروش ،
برای خودت اندیشه داشته باش!
سمانه_جهابخش
🌱🌸🌱🌸🌱
قربان محبت نگاهتون که اینجایید..♥️
سلوی هم کنار شماست ..تو قلبای قرمز پایین هنراتون..🌹🌹
...
طرز تهیه و دستور پخت های مرتبط

مربای توت فرنگی رژیمی

کیک توت فرنگی

مربای توت سیاه

لواشک توت فرنگی

مربا پوست هندوانه
